اميرعلي عزيز مااميرعلي عزيز ما، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

نبض زندگي

مهمان گل خانه ما

این روزها دارم به این فکر میکنم که تو پسرگلم مهمانی در خانه ام هستی و روزی از کنارم میری. روزها با سرعت عجیبی میگذرد و تو به زودی از من جدا میشی . به خودم میگم : کدوم مهمتره ؟ نظم خونه یا اینکه تو به خوبی از من یاد کنی ؟ کدوم مهمتره ؟خونه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت تو ؟ چون میدونم تو مهمان خانه منی پس اولویتم رو تغییر میدم و بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و توست. شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام و طبعآ مجموعه کمی از قوانین مهم رو انتخاب میکنم و خودم رو ملزم به اجرای اونها میدونم و مابقی چیزها رو بدون هیچ قید و شرطی رها میکنم. از عصبی شدن وداد و فریاد زدن کم میکنم تا به آرامش برسم .از وسواس هام میگذرم و به خانه...
21 بهمن 1393

آرایشگاه

شما پسر گل رو همیشه بابا محمد میبرد آرایشگاه پیش آقا رضا . آقا رضا هم چون بابا محمد مشتری قدیمیش بود کلی برای کوتاه کردن موهات وقت میذاشت و باهات بازی میکرد و تو هم اصلا گریه نمیکردی و من وبابا محمدم خوشحال از اینکه تو آرایشگاه باهات مشکل نداریم و همیشه پزت روبه چند تا از مامانای فامیل که آرایشگاه بردن بچه هاشون براشون دردسر بود میدادیم خلاصه متآسفانه آقا رضا مریض شده و دیگه سرکار نمیره . تصمیم گرفتیم ببریمت آرایشگاه مخصوص کودکان که اونجا هم مثل آقا رضا باهات بازی کنن تا هم موهات مرتب بشه هم بهت خوش بگذره .بابا محمد به خاطر مشغله کاری برای اولین بار منو تو کارایی که همیشه دو نفری انجام میدیم تنها گداشت .اول که وارد محیط آرایشکاه شدیم من ک...
18 بهمن 1393

روز اول کلاس

امروز جلسه اول کلاس شنا بود صبح ساعت 9 از خواب بیدار شدیم و آماده شدیم تا بریم کلاس چون روز اول بود بابا محمد رسوندمون دم استخر .از اونجایی که تو پسر گل خیلی اجتماعی هستی تا از در رفتیم تو شروع کردی خوشحالی کردن و به همه هم میخندیدی کلی هم پسر خوبی بودی و همکاری کردی تا لباس هامونو عوض کردیدم و با هم رفتیم تو استخر . تو عاشق آب و آب بازی هستی با دیدن اون همه آب کلی ذوق کردی و از خوشحالی جیغ میزدی .مادرای دیگه فکر میکردن تو از یه سانس دیگه اومدی تو این کلاس باورشون نمیشد جلسه اولته .خیلی خوش گذشت کلی خاله نسترن شعر خوند و باهاتون بازی کرد .البته امیرعلی همه مامانا بچه هاشون رو از بچه های دیگه خوشگل تر و سرتر میدونن ولی بی اغراق و بدون تعصب ما...
2 بهمن 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نبض زندگي می باشد